عصر کرد - فارس / یک نویسنده مصری، برکناری چند فرمانده ارشد پنتاگون را نشانهای از شکست آمریکا در «نبرد روایتها» میداند؛ شکستی که به باور او، دستاوردی دوگانه برای ایران رقم زده و پرده از بحران درون ساختار قدرت واشنگتن برمیدارد.
«السید شبل» نویسنده مصری در یادداشتی که روز دوشنبه وبگاه «المیادین» آن را منتشر کرده، مینویسد: وزیر دفاع آمریکا اخیرا دستور برکناری «جفری کروس» رئیس آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) و چند فرمانده ارشد دیگر از جمله مسئولان فرماندهی ویژه نیروی دریایی را داد.این تصمیم، بازتابی از سردرگمی و فشارهای ناشی از جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل بود؛ جنگی که ماه گذشته رخ داد و طی آن واشنگتن تلاش کرد اثرات شکست سنگین تلآویو را مدیریت کند.واشنگتن در این بحران میان دو ضرورت گیر افتاده بود: از یک سو، اسرائیل با تهدیدی بیسابقه مواجه شده بود، چرا که موشکهای ایرانی توانسته بودند سیستمهای دفاعی را دور بزنند و اهداف مهم نظامی و غیرنظامی را در عمق اسرائیل هدف قرار دهند. از سوی دیگر، دونالد ترامپ نیاز داشت تصویر پیروزی را برای متحدانش حفظ کند، به ویژه در شرایطی که فشارهای داخلی و انتقادات از سیاست خارجی او شدت گرفته بود.در واکنش، آمریکا وارد عملیات مستقیم شد و با حملات هوایی، از جمله بهکارگیری بمبافکنهای B2، قصد داشت ضربهای «سرنوشتساز» به تأسیسات هستهای ایران وارد کند. اما واقعیت میدانی متفاوت بود: ایران با عملیاتی متقابل، پایگاه آمریکا را هدف گرفت و برنامه هستهای خود را حفظ کرد. این تضاد میان تبلیغات کاخ سفید و واقعیت صحنه، بحران عمیقی را در پنتاگون و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا ایجاد کرد.
اخراج کروس و مناقشه وفاداری اطلاعاتیبرخلاف انتظار، جفری کروس، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، به جای تقدیر، از سمت خود برکنار شد. او سالها با دقت و مسئولیتپذیری، اطلاعات میدانی درباره ایران را به مقامات ارائه میکرد و هیچگاه در راستای تبلیغات کاخ سفید اقدام به تحریف واقعیت نکرد. کروس، که فرماندهی «چشمان ارتش» را بر عهده داشت، متفاوت از سیا (CIA) عمل میکرد؛ سازمانی که بهطور مستقل و مستقیم به رئیسجمهور گزارش میدهد و دامنه فعالیتهایش فراتر از مسائل نظامی است.با این حال، کاخ سفید در عمل نشان داد که دیگر به ارزیابیهای حرفهای اهمیت نمیدهد و تنها به دنبال وفاداری سیاسی است. اخراج کروس، مانند برکناری «اریکا مکینتارفر» مدیر بخش آمار وزارت کار، یا ژنرال «تیموتی هوگ» مدیر پیشین آژانس امنیت ملی نمونهای از فشار برای حذف هر صدایی است که روایت رسمی رئیسجمهور را به چالش میکشد.پیروزی روایت ایران قبل از سلاحاز همان ابتدا، ایران توانست با روایت واقعگرایانه خود، مواضعش را تثبیت کند. تهران نشان داد که حملات آمریکا آسیب چندانی به برنامه هستهای یا توان دفاعی کشور وارد نکرده است. در مقابل، ترامپ تلاش میکرد با تبلیغ «عملیات چکش نیمهشب» موفقیت بزرگی را به رخ بکشد، اما واقعیت میدانی خلاف این ادعا بود.پس از گذشت حدود دو ماه، همچنان برنامه هستهای ایران به فعالیت خود ادامه میدهد و واشنگتن و برخی پایتختهای اروپایی در تلاشاند تا تهران را به مذاکره وادارند. این در حالی است که روایت رسمی کاخ سفید درباره نابودی برنامه هستهای ایران، با واقعیت فاصله زیادی دارد و برکناریهای اخیر نیز نشاندهنده تلاش برای سرکوب هر صدای حرفهای و مستقل در داخل آمریکا است.
وقتی رسانهها پیش از سلاح موفق میشونددر نهایت میتوان گفت اتفاقات اخیر، یک پیروزی دوگانه برای ایران رقم زده است: نخست، توانایی کشور در ایستادگی نظامی در برابر حمله مشترک آمریکا و اسرائیل و پاسخ به آن از طریق هدف قرار دادن پایگاههای اشغالشده و پایگاههای نظامی آمریکایی؛ و دوم، اثبات اعتبار روایت خود در مقابل آشکار شدن واقعیتهای آمریکایی در برابر چشم جهانیان.برخلاف تلاش واشنگتن و تلآویو برای بزرگنمایی «پیروزی»، رسانههای رسمی ایران با شفافیت جزئیات حملات و خسارات وارده به زیرساختها و اهداف نظامی را به اطلاع عموم رساندند. این شفافیت به تحکیم جبهه داخلی کمک کرد و مانع شد شهروندان ایرانی به منابع خبری خارجی متوسل شوند. در حالی که اسرائیل محدودیتهای شدیدی بر فعالیت رسانهای اعمال کرد و تلاش داشت خسارات خود را پنهان کند، رسانههای ایرانی اطلاعات دقیق و بدون تحریف ارائه کردند. همین موضوع باعث شد حتی مخاطب غربی برای اطلاع از واقعیتها به این منابع مراجعه کند.درسهایی از تاریخ آمریکا: اخراجها پس از شکستهااخراج کروس و دیگر فرماندهان، نمونهای از سنت تاریخی آمریکا است که پس از ناکامیها یا شکستهای نظامی، تغییراتی در ردههای بالای فرماندهی ایجاد میشود:جنگ کره (1950–1953): «هری ترومن»، ژنرال «داگلاس مکآرتور» را پس از اختلاف نظر بر سر مدیریت جنگ و تشدید تنش با چین برکنار کرد.جنگ عراق (2003–2011): «دونالد رامسفیلد» وزیر دفاع آمریکا در سال 2006 تحت فشار استعفا داد؛ اقدامی که به نوعی اعتراف ضمنی به شکست استراتژی بود.
بازار ![]()
افغانستان (2010): باراک اوباما ژنرال «استنلی مککریستال» فرمانده نیروهای آمریکایی، را پس از انتقاد از کاخ سفید برکنار کرد. مسئلهای که نشاندهنده اختلاف دیدگاهها درباره مدیریت جنگ بود.اکنون اخراج کروس در همین راستا قرار میگیرد؛ تلاشی برای یافتن «گناهکار» پس از ناکامی در تحقق اهداف اعلامشده جنگ علیه ایران. تفاوت اما اینجاست که این بار اخراج نه به دلیل شکست میدانی، بلکه به دلیل اختلاف در ارزیابیهای اطلاعاتی رخ داده است، که عمق بحران در نظام آمریکا را نشان میدهد.پیامدهای منطقهای و بینالمللیاین بحران داخلی آمریکای ترامپ صرفا محدود به فضای داخلی نیست و تبعات گستردهای دارد:در سطح متحدان: اعتماد شرکای ناتو به ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا خدشهدار میشود، چرا که آنها نمیدانند تا چه حد این ارزیابیها تابع نظر رئیسجمهور است.در سطح رقبای منطقهای: ایران موقعیت خود را بهعنوان طرفی که روایت خود را حفظ کرده و در برابر فشارها ایستاده است، تقویت میکند.در سطح منطقه: اسرائیل که روی «ضربه قاطع» آمریکا حساب کرده بود، اکنون با واقعیتی متفاوت مواجه است و ضربه بازدارنده وعدهدادهشده محقق نشده است.در مجموع، این اخراجها نشان میدهد بحران واشنگتن فراتر از یک ناکامی نظامی یا خطای اطلاعاتی است و به بحران اعتماد داخلی و خارجی تبدیل شده است؛ در حالی که ایران توانسته روایت خود را تثبیت کند، اعتبار آمریکا که همواره خود را «نمونه دموکراسی» و «تضمینکننده امنیت جهانی» معرفی میکرد، در حال تضعیف است.