شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۴
اقتصادی

شامپانزه‌ها می‌توانند پس از مشاهده شواهد جدید، باورهایشان را تغییر دهند؛ شما چطور؟

شامپانزه‌ها می‌توانند پس از مشاهده شواهد جدید، باورهایشان را تغییر دهند؛ شما چطور؟
عصر کرد - زومیت / پژوهش جدیدی نشان می‌دهد که شامپانزه‌ها قادرند به‌طور منطقی شواهد را ارزیابی کنند و در صورت لزوم، تصمیمات خود را اصلاح کنند. وقتی پل ساموئلسون، اقتصاددان ...
  بزرگنمايي:

عصر کرد - زومیت / پژوهش جدیدی نشان می‌دهد که شامپانزه‌ها قادرند به‌طور منطقی شواهد را ارزیابی کنند و در صورت لزوم، تصمیمات خود را اصلاح کنند.
وقتی پل ساموئلسون، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، به‌دلیل تفاوت‌های موجود در نسخه‌های مختلف کتاب درسی خود مورد انتقاد قرار گرفت، در پاسخ گفت: «وقتی رویدادها تغییر می‌کنند، من هم نظر خود را تغییر می‌دهم. شما چه می‌کنید؟» (این جمله اغلب به اشتباه به جان مینارد کینز نسبت داده می‌شود). البته، همه ما افرادی را می‌شناسیم که با وجود اطلاعات جدید، قادر به تغییر باورهای خود نیستند و گاهی حتی خود ما نیز در چنین شرایطی قرار می‌گیریم.
بازار
برای بررسی این موضوع که نزدیک‌ترین خویشاوندان ما در این زمینه چگونه عمل می‌کنند، دکتر امیلی سندفورد از دانشگاه کالیفرنیا برکلی و همکارانش، غذایی را در یکی از دو جعبه قرار دادند و به شامپانزه‌ها سرنخ‌هایی دادند که نشان می‌داد کدام جعبه حاوی پاداش است.
هدف سندفورد این بود که اطمینان حاصل کند شامپانزه‌ها نه تنها می‌توانند تصمیم خود مبنی بر اینکه کدام جعبه را باز کنند، تغییر دهند، بلکه می‌توانند کیفیت شواهد را نیز ارزیابی کنند و صرفاً به اطلاعات جدیدتر متکی نباشند. او در بیانیه‌ای گفت: «ما انتخاب اول شامپانزه‌ها را ثبت و سپس انتخاب دوم آن‌ها را بررسی کردیم تا ببینیم آیا باورهایشان را تغییر داده‌اند یا نه. همچنین از مدل‌های ریاضی استفاده کردیم تا ببینیم انتخاب‌هایشان چگونه با روش‌های مختلف استدلال هماهنگ است.»
شامپانزه‌ها می‌توانند انتظارات خود را بر اساس شواهد شکل دهند و آن‌ها را هنگام مواجهه با اطلاعات جدید اصلاح کنند
شامپانزه‌ها نه تنها می‌توانستند تغییرات در شواهد را شناسایی کنند، بلکه قادر بودند ارزیابی کنند که آیا این تغییرات به‌اندازه کافی بزرگ و مهم هستند که لازم باشد رویکرد یا تصمیم‌گیری خود را تغییر دهند یا نه.
سندفورد در این باره توضیح داد: «شامپانزه‌ها توانستند باورهای خود را زمانی که شواهد جدید و بهتری به دست آوردند، تغییر دهند. به عبارت دیگر، آن‌ها قادر بودند نظرات قبلیشان را براساس اطلاعات جدیدی که دریافت می‌کردند، به‌روزرسانی کنند. این نوع استدلال و انعطاف‌پذیری در تفکر معمولاً قابلیتی است که به کودکان چهار ساله نسبت داده می‌شود. برایمان بسیار هیجان‌انگیز است که نشان دادیم شامپانزه‌ها هم می‌توانند چنین کاری را انجام دهند.»
از آنجا که شامپانزه‌ها مثل انسان‌ها بیشتر از بینایی برای درک دنیا استفاده می‌کنند، قوی‌ترین شواهد برایشان این بود که غذا را داخل جعبه ببینند. صداهایی که از داخل جعبه شنیده می‌شد، برایشان شواهد متوسط به حساب می‌آمد و ردپاهای غذا در اطراف جعبه، ضعیف‌ترین نشانه‌ها بودند. البته شامپانزه‌ها هم گاهی اشتباه می‌کنند، اما در پنج آزمایشی که با شرایط مختلف انجام شد، معمولاً دو تا سه برابر بیشتر از گزینه‌های منطقی استفاده کردند و انتخاب‌های درست‌تری داشتند.
آزمایش‌ها شامل موقعیت‌های پیچیده‌ای بودند که چالش‌های بیشتری برای شامپانزه‌ها ایجاد می‌کرد. یکی از این موقعیت‌ها زمانی بود که تیم تحقیقاتی شواهد جدیدی به شامپانزه‌ها ارائه داد که نشان می‌داد اطلاعات اولیه‌ای که به آن‌ها داده شده بود، ممکن است اشتباه بوده باشد. برای مثال، چیزی که به نظر می‌رسید سیب باشد، در واقع فقط تصویر سیب بود. این آزمایش‌ها نشان داد شامپانزه‌ها قادرند با تغییر شواهد و اطلاعات جدید، باورهای قبلی خود را اصلاح کنند.
در آزمایشی دیگر، شامپانزه‌ها شواهد قوی‌تری برای وجود یک خوراکی در یک جعبه و شواهد ضعیف‌تری برای دو خوراکی در جعبه دیگر دریافت کردند. در این شرایط، شامپانزه‌ها برخلاف ضرب‌المثل معروف «یک پرنده در دست بهتر از دو پرنده در بوته است» عمل کردند. این ضرب‌المثل در زبان فارسی هم معادل‌هایی مثل «سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است» دارد؛ بدین معنا که گاهی اوقات ارزش چیزی که به طور قطعی در دست داریم بیشتر از چیزی است که ممکن است در آینده به دست بیاید. با‌این‌حال، شامپانزه‌ها در این آزمایش نشان دادند که ممکن است به جای انتخاب مطمئن‌تر (یک خوراکی در جعبه اول)، ریسک کنند و دو خوراکی را که به احتمال ضعیف‌تری در جعبه دوم هستند، انتخاب کنند.
نویسندگان مقاله اشاره کرده‌اند که نتایج تحقیق به‌طور قوی از این دیدگاه حمایت می‌کند که شامپانزه‌ها دارای توانایی‌های فراشناختی واقعی هستند؛ یعنی می‌توانند درباره فرآیندهای فکری خود فکر کنند و آگاهانه نسبت به افکار و تصمیماتشان قضاوت کنند. این توانایی به آن‌ها امکان می‌دهد که نه تنها فکر کنند، بلکه بتوانند نحوه تفکرشان را هم ارزیابی و اصلاح کنند.
با تکرار آزمایش‌ها روی نخستی‌سانان دیگر، این پژوهش ممکن است به ما کمک کند تا بهتر بفهمیم که توانایی‌های استدلالی چه زمانی در تاریخ تکامل انسان‌ها شکل گرفته‌اند. سندفورد در این مورد می‌گوید: «اختلاف بین انسان‌ها و شامپانزه‌ها تفاوت بزرگ و قطعی نیست و بیشتر شبیه روندی تدریجی است.» برای درک بهتر این روند، سندفورد آزمایش‌های مشابهی را روی کودکان دو تا چهار ساله طراحی کرده است.
شامپانزه‌ها قادرند تغییر شواهد را شناسایی و ارزیابی کنند که آیا این تغییرات به اندازه کافی مهم هستند تا تصمیم‌ خود را تغییر دهند یا نه
فلاسفه و دانشمندان هزاران سال است درباره این موضوع بحث می‌کنند که آیا حیوانات می‌توانند فکر کنند یا نه. بسیاری از آن‌ها حالا معتقدند که خیلی از گونه‌ها می‌اندیشند، اما بعضی‌ها هنوز می‌گویند این امر بستگی به تعریف «تفکر» دارد. با‌این‌حال، پژوهش اخیر نشان می‌دهد که حداقل یک گونه (شامپانزه‌ها) احتمالاً می‌تواند سخت‌ترین آزمایش تفکر را پشت سر بگذارد: توانایی استدلال و تصمیم‌گیری بر اساس ارزیابی اهمیت شواهد.
پروفسور برایان هیر در مقاله همراه پژوهش منتشر شده بیان می‌دارد که داروین پیش‌بینی کرده بود که برخی ویژگی‌های روان‌شناختی (مثل توانایی تفکر یا استدلال) در موجودات غیرانسانی، به خصوص میمون‌های انسان‌نما، وجود دارد که می‌تواند شباهت‌ها و تفاوت‌های بین تفکر انسان‌ها و دیگر موجودات را نشان دهد.
مطالعه و مقاله‌ای که به بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره موضوع می پردازد، در ژورنال Science منتشر شده است.


نظرات شما