عصر کرد - ایرنا / معاون رئیس جمهور در پاسخ به سوالی درخصوص حادثه برای همسر و فرزندانش گفت: اعلام علت حادثه برعهده نیروی انتظامی و پلیس است. من هم مثل بقیه از طریق اخبار متوجه شدم چه اتفاقی افتاده. دربارهٔ جزئیات آخرین لحظات هم واقعاً فرصتی برای صحبت نبوده؛ الان من و محمدحسین در شرایطی نیستیم که بتوانیم دربارهٔ آن لحظهها حرف بزنیم.
بخشی از اظهارات اسماعیل سقاب اصفهانی رئیس سازمان سیاستگذاری و مدیریت راهبردی انرژی در حاشیه هیات دولت به شرح زیر است:
توضیح ویدیو
* طبیعتاً اعلام علت حادثه برعهده نیروی انتظامی و پلیس است. من هم مثل بقیه از طریق اخبار متوجه شدم چه اتفاقی افتاده. دربارهٔ جزئیات آخرین لحظات هم واقعاً فرصتی برای صحبت نبوده؛ الان من و محمدحسین در شرایطی نیستیم که بتوانیم دربارهٔ آن لحظهها حرف بزنیم.
* اما در مورد کاری که انجام شد، همان اهدای عضو، من همیشه گفتهام که این کار ارزشمند، پیش از من هم به دست بسیاری از پدران و مادران این سرزمین انجام شده و من هم از آنها یاد گرفتم. بنابراین ارزش این کار متعلق به همهٔ پدران و مادران ایران است، نه فقط من.
* البته دوست داشتم این کار دربارهٔ خود فاطمه جان هم انجام میشد؛ اما چون در سانحه رحلت کردند، تصمیم دربارهٔ حسنا و بعد محمدسبحان گرفته شد. به نظر من، سعادت بزرگی نصیبشان شد که با رفتنشان، جان چند دختر و پسر دیگر به زندگی بازگشت. ما هیچوقت دربارهٔ این موضوع با حسنا و سبحان صحبت نکردیم، ولی با فاطمه بارها حرف زده بودیم. حتی بین خودمان گفته بودیم اگر برای یکی اتفاقی افتاد، دیگری این کار را انجام دهد. میدانم فاطمه، حسنا و سبحان هر سه راضیاند.
* الان مسئولیت مادری محمدحسین به من واگذار شده و باید این مسیر را با قوت ادامه دهم. درست است که فاطمه دیگر نیست، اما آرامش امروز من از حضور معنوی اوست. در این چند روز، حس میکنم با فاطمه زندگی میکنم؛ حتی وقتی سر کار یا در جلسه هستم، حضورش را کنارم احساس میکنم، گویی دستش بالای سرم است و بیشتر از همیشه مراقب من است.
* اما در مورد انگیزهام برای ادامه کار باید بگویم: این موضوع، مسئلهای کلیدی برای کشور است و بر اساس دستور حضرت آقا، خواست مردم و تأکید رئیسجمهور دنبال میشود. با این حال، انگیزهٔ شخصی من چیز دیگری بود:
* آخرین شبی که کنار فاطمه بودیم، او خوابی دیده بود و گفت زودتر از من از دنیا میرود. وقتی این را گفت، گریهام گرفت. همیشه وقتی از رفتن حرف میزدیم، گفتوگو با شوخی شروع میشد و با گریه تمام. آن شب به او گفتم: «خب نوبت من کی میشود؟» گفت: «وقتی آن کار بزرگ را تمام کردی، بعد بیا.»
* حالا من همه وجودم را برای انجام همان کار بزرگ گذاشتهام؛ برای مردم و برای ایران، و به وصیت فاطمه.
* خوشبختانه امروز در جلسه دولت، اساسنامه سازمان با اجماع کامل تصویب شد؛ اجماعی بینظیر که نتیجه حمایت رئیسجمهور و سایر مسئولان است. از امروز سازمان بهطور رسمی آغاز به کار کرده و ما انشاءالله با اتکا به پشتیبانی مردم، بخش خصوصی، حضرت آقا، رئیسجمهور و سران قوا، این مسیر را با قدرت ادامه خواهیم داد.
* در دولت هم طرح تحولی ویژهای در دست بررسی است. البته طرح فعلی مربوط به بنزین، حاصل بررسی قبلی دولت بوده و ارتباطی با سازمان ما ندارد، اما طرح تحول جدید انشاءالله پس از تصویب نهایی اساسنامه، در نوبت بررسی دولت قرار خواهد گرفت. بعد از جمعبندی و اصلاحات لازم، آن را خدمت شما ارائه خواهیم داد.
بازار