عصر کرد - صدا و سیما / سردار قاآنی در برنامه هم عهد بیان کرد: در روز 7 اکتبر نماز مغرب با سیدحسن دیدار داشتم. از انجام عملیات 7 اکتبر نهتنها ما و سیدحسن بلکه رهبران حماس مثل شهید هنیه هم اطلاعی نداشتند.
به گزارش فارس، سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران امشب (جمعه، 11 مهرماه) در گفتوگو با برنامه تلویزیونی همعهد که به مناسبت سالگرد شهادت سیدحسن نصرالله و سید هاشم صفیالدین رهبران شهید حزبالله لبنان از شبکه اول سیما پخش شد، گفت: یک سال گذشت از شهادت قهرمان جبهه مقاومت، سیدِ مقاومت، شهید سید حسن نصرالله و همراه وفادار و برادر مجاهدش، سید هاشم صفیالدین گذشت. وی افزود: طبیعتاً اگر بخواهیم با نگاه عادی به این سال بنگریم، سالی پُر از فراز و فرود، اندوه و دلتنگی بود. اما وقتی با نگاه عمیقتری به تحولات بنگریم، درمییابیم که این یک سال، بهواقع یکی از دورههای طلایی قدرتنمایی حزبالله بوده است.
بازار

مدل تازه ظهور، ابتکار و میدانداری حزبالله طی یک سال گذشته
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ادامه داد: تا پیش از این، حزبالله را عمدتاً با حضور مقتدرانهاش در جنگهایی که به او تحمیل میشد و مقاومتش در برابر رژیم صهیونیستی در برهههای مختلف میشناختند و البته که آن نیز بخشی پرافتخار از کارنامهٔ مقاومت است. اما آنچه در این یک سال رخ داد، مدلی تازه از ظهور، ابتکار و میدانداری حزبالله بود که تاکنون سابقه نداشت و کسی مشابهش را ندیده بود. این مدل ظهور و بروز حزبالله را تا به حال کسی ندیده بود.سردار قاآنی عنوان کرد: در شرایطی حزبالله، سید قهرمان خود را از دست داد که در اوج فشارها، تحریمها، تهدیدها و تنگناها بود، اما نهتنها دچار عقبنشینی نشد، بلکه با صلابت و شجاعت، در یکی از مهمترین نبردهای تاریخی خود وارد شد. وی افزود: جنگی که برای دفاع از اسلام، ملتهای مظلوم، و قدس شریف آغاز کرده بود؛ جنگی که بیش از آنکه به تصمیم نظامی صرف باشد، یک تکلیف الهی و دینی بود.فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ادامه داد: آغاز این عملیات، بهروشنی حاصل درایت، تدبیر و حکمت شهید سید حسن نصرالله بود و حزبالله نیز با همان روحیه وفاداری، این راه را ادامه داد و به شکل جدی و مؤثر، وارد میدان حمایت و پشتیبانی از مقاومت فلسطین شد.وی گفت: عملیاتهای هدفمند و پیدرپی علیه شهرکنشینان در شمال سرزمینهای اشغالی، تنها بخشی از پاسخ مقاومت به جنایات دشمن صهیونیستی بود و نشان داد که غیبت فیزیکی فرماندهان، پایان راه نیست، بلکه خون آنها، جبهه را زندهتر، مقتدرتر و مصممتر از همیشه کرده است.
روایت سردار قاآنی از روز عملیات 7 اکتبر و دیدار با سیدحسن نصرالله
سردار قاآنی نحوه آغاز «عملیات طوفان الاقصی» و تصمیمگیری و هماهنگیها در روزهای نخست را تشریج کرد، گفت: روز هفتم اکتبر بعدازظهر به لبنان رسیدم. وقتی به لبنان رسیدم با «آقا سید» درباره حادثه و اقدام پیشآمده صحبت کردم که چه باید کرد. مشاهده کردم سید از همان صبح درگیر بررسی تکلیف دینی و مسئولیتِ اسلامی و الهی نسبت به آن حادثه بوده است. نه من، نه سید و نه حتی رهبران اصلی حماس از جزئیات عملیات قبلاً مطلع نبودیم.وی اضافه کرد: لحظه اعلام آغاز عملیات هفتم اکتبر زمانی بود که آقای هنیه در حال حرکت به سمت هواپیما و سفر به عراق بود. خبر که به شهید هنیه میرسد از مسیر فرودگاه باز میگردد؛ بنابراین شهید هنیه نیز هنگام شروع عملیات خبر نداشت. این ویژگیِ غافلگیرکننده و برنامهریزی دقیق نشانه «صلابت، قدرت و تدبیر فرماندهان غزه» است. البته حساسیت بالای عملیات ایجاب میکرد که شکل و زمان آن همینگونه باشد.
این فرمانده سپس به برداشت خود از سخنان سید اشاره کرد: «حضرت آقا فرمودند من بوسه میزنم به پیشانی کسانی که این کار را انجام دادند». این جمله رهبر انقلاب «حکیمانه» بود اگرچه هیچیک از طرفین مطلع نبودند، اما وقتی بحث و بررسی آغاز شد، سید مراحل و گامهای لازم را یکبهیک شمرد و برنامهای دقیق ارائه داد.سردار قاآنی جزئیات زمانبندی عملیاتی را تشریح کرد، گفت: سید تشخیص داده بود که از «فردا شب» عملیات را شروع کنند. شهید نصرالله گفت در روزهای یکشنبه در لبنان جمعیت زیادی به جنوب میرود و روزها شلوغ است، بنابراین بهتر است آغاز عملیات موکول شود به هنگام شب که حرکتها و ترددها کمتر شده و شرایط برای اجرا مناسبتر است. این تصمیم نشاندهنده «تدبیر و رفتار حکیمانه»ای بوده که بلافاصله اجرا شد.وی ادامه داد: این روایت، ضمن تأکید بر خصلت غافلگیرانه و برنامهریزیشده عملیات، تصویری از نحوه تعامل و تصمیمسازی میان فرماندهان مقاومت در روزهای نخستِ «طوفان الاقصی» ارائه میدهد.
سید مجروحین پیجرها را جانبازان ابالفضلی و حسینی میدانست
سردار قاآنی گفت: شهید نصرالله به خوبی دشمن را شناخته بود و رژیم را خوب میفهمید. در عین حالی که با صداقت صحبت میکرد. در رژیم ایشان به صداقت معروف بود. با همه عظمتی که این کار داشت بالاخره رژیم صهیونیستی ضمن اینکه جنگ متعارف را تحمل میکرد، اما از یک مقطعی معادله متعارف را به هم زد و شروع به ترور فرماندهان کرد.وی افزود: در انفجار پیجرها نزدیک به چهار هزار نفر شهید و مجروح شدند. وقتی بعد از حادثه پیجرها من به لبنان رفتم دیدم آقا سید در مقابل حادثه به این سختی چقدر محکم ایستاده است. حوادث دیگری هم اتفاق افتاده بود.
فرمانده سپاه قدس گفت: ایشان جملهای فرمودند که آن جمله عمق راهبردی معنوی بچههای حزبالله را نشان میداد. ایشان فرمودند اگر جامعه ما امام حسینی نبود این حادثه قابل تحمل نبود. به مجروحین آن حادثه میگفتند مجروحین ابالفضلی و حسینی هستند. چراکه چشم و دستشان مجروح شده بود. این دیدگاه معنوی تشکیلات و جامعه حزبالله را این طور محکم نگه میداشت. سردار قاآنی با اشاره به تحولات یک سال گذشته پس از آغاز «عملیات طوفان الأقصی» و شهادت سید قهرمان جبهه مقاومت، گفت: ما از مدتها قبل نگران جان آقا سید بودیم. جز مسائلی بود که بین ما و مسئولین حفاظت ایشان مورد بحث قرار میگرفت و اقداماتی را نیز انجام داده بودند. اهتمام جدی به سید داشتند. مثلاً در آخرین جلسهای که خدمت سید رسیدم به مکانی رفتیم که تا به حال آنجا نرفته بودیم. آن مکان هم ویژگیهای خاص خود را به لحاظ استحکام داشت.رژیم صهیونیستی در شهادت سید از مواد شیمیایی استفاده کردوی ادامه داد: مسئولان رژیم صهیونیستی اذعان کردند که یک سوم توان رژیم در جنوب لبنان گرفتار حزبالله شده، لذا نمیتواند فشار بیشتری به غزه بیاورد. رژیم معادله جنگ را با شهادت فرماندهان و پیجرها به هم زد. به جایی رسید که این جنایت بزرگ اتفاق افتاد و سید را به شهادت رساندند. این کار جز جنایات رژیم است که اگر وقت رسیدگی به این جنایت برسد حرفهای مختلفی وجود دارد.
فرمانده سپاه قدس با اشاره به نحوه شهادت شهید نصرالله گفت: رژیم صهیونیستی از سنگینترین بمبهای دنیا استفاده شد. علاوه بر مواد منفجره رژیم از مواد شیمیایی استفاده کردند. یعنی یک عملیات شیمیایی هم اتفاق افتاد تنها انفجار نبود. زیرا عامل اصلی شهادت ایشان صرف انفجار نبود. با اینکه تدابیری هم کرده بودند، اما نوع مواد به شکلی بود که منجر به شهادت ایشان شد. یک عملیات عادی نبود بلکه یک جنایت جنگی بود.وی افزود: آقا سید بلندترین و محکمترین کوه لبنان بود. همه مردم لبنان چه شیعه و چه غیرشیعه به او بهچشم پناهگاه و کوه نگاه میکردند؛ کوهی که نهتنها خودش میایستاد، بلکه دیگران نیز به او تکیه میکردند. فرمانده سپاه قدس گفت: پس از شهادت آقا سید و فرماندهان ارشد، حزبالله در شرایطی قرار گرفت که شاید کمنظیر بود. برخی ردهها تا دو لایه فرماندهی، شهید شده بودند. در چنین شرایطی، رژیم صهیونیستی سختترین جنگ خود علیه حزبالله را آغاز کرد؛ جنگی که از آغاز درگیری بین جبهه حق و باطل، بیسابقه بود. یکطرف این جنگ، ارتشی بود که خود را قویترین ارتش منطقه میداند، با پشتیبانی آمریکا، ناتو، و متأسفانه برخی کشورهای اسلامینما.
صهیونیستها سعی در القا ضعف حزبالله داشتندسردار قاآنی گفت: دنیا در اختیار رژیم صهیونیستی بود و با همه امکانات به کمک به رژیم آمده بودند. رژیم از همه ابزارهای در دسترس که معمولاً در اختیارش است در این جنگ استفاده کرد. رسانهها اغلب سطحی از کنار آن عبور کردهاند و عمق ماجرا را منعکس نکردهاند. صهیونیستها با تکرار رسانهای و عملیات روانی القا کردند که حزبالله ضعیف شده، تا جایی که برخی از خودیها هم به این شایعه باور آوردند. اگر کسی عمیق به جنگ 66 روزه نگاه کند، میفهمد که چنین افتخاری برای حزبالله در طول تاریخش بیسابقه بوده است.وی افزود: رژیم صهیونیستی در این درگیری از همه امکانات نظامی دنیا استفاده کرد. در هر جنگی معمول است پیش از حرکت نیروها، آتش سنگین روی جبهه مقابل بریزند و سپس آتش قطع شود تا نیروها بتوانند حرکت کنند؛ اما در این جنگ آتش دشمن نهتنها فوقالعاده شدید بود در برخی موارد از آتشهای سنگین جنگهای نامآور ما هم شدیدتر بود، بلکه هنگام پیشروی نیروها هیچگاه بهطور کامل قطع نشد. حتی از کربلا 5 آتش سنگینتر بود. فرمانده سپاه قدس تشریح کرد: در این جنگ صدای آتش قطع شد اما خود آتش قطع نشد زیرا پهبادها روی سر این نیروها بودند. هر موضعی که خمپاره میزد بلافاصله هدف قرار میدادند. این عملیاتی بود که کمتر سابقه داشته است. فاصله بین شلیک دشمن و اصابت، که در جنگ 2006 گاهی هفت دقیقه بود، این بار به کسری از هفت ثانیه تقلیل یافته بود.
رژیم صهیونیستی کمتر از 2 کیلومتر موفق به پیشروی شدفرمانده نیروی قدس گفت: علاوه بر این، رژیم در این مقطع به اقدامات جنایتکارانهای دست زد؛ شهرهای جنوبی لبنان را، بهخاطر جنایات متعددش در غزه، عملاً تخلیه کرد و هر تحرکی را بیحد و حصر هدف قرار میداد. فضا چنان مهیب و بدون حد و مرز شده بود که حتی گروههای امدادی، خبرنگاران و بیمارستانها نیز مورد حمله قرار گرفتند.وی افزود: با وجود این شرایط بیسابقه، آنچه بچههای حزبالله را سرپا نگه داشت، برنامهریزی متمرکز و خردمندانهی عملیاتی بود. هر منطقه قرارگاههای مشخص داشت، واحدهای کوچک و خودکفا مأموریتهای معین و خطوط عملیاتی تعریفشدهای داشتند؛ این واحدها بدون نیاز به دستور از بالا، در چارچوب مأموریتشان عمل میکردند. با وجود محدودیت امکانات و مشکل در رساندن تدارکات، این نیروها 66 روز در برابر رژیمی جنگیدند که از پشتیبانی همهجانبه برخوردار بود.
قاآنی گفت: وقتی طول خطوط مواجهه را تقسیم میکنید و میزان پیشروی دشمن را در این 66 روز میسنجید، درمییابید رژیم صرفاً در مجموع کمتر از 2 کیلومتر پیشروی کرده است؛ در برخی نقاط فقط صد متر یا دویست متر؛ بیشترین نفوذ آنها حدود چهار کیلومتر بوده است. اینکه یک نیروی ضعیفتر بتواند در برابر ارتشی که خود را قویترین منطقه میداند و پشتش آمریکا و ناتو و برخی حامیان دیگر هستند، اینگونه ایستادگی کند، سندی است بر کارنامه درخشان مقاومت. غیر حزبالله هیچ نیرویی امکان نداشت اینقدر ایستادگی کند. اینجا عظمت حزبالله دیده میشود.سردار قاآنی تأکید کرد: دنیا عملاً در اختیار رژیم صهیونیستی بود و همه امکانات و ظرفیتها برای کمک به آنها بسیج شده بود، اما آنها در مواجهه با مقاومتِ حزبالله شکست خوردند تا جایی که مجبور به درخواست آتشبس شدند. آنها درخواست آتشبس را مطرح میکنند.وی افزود: متأسفانه در بازتاب رسانهای داخلی ما این واقعیت کمتر مورد تأکید قرار میگیرد؛ اگر رژیم واقعاً توان ادامه جنگ را داشت و میتوانست در برابر کیفیتِ عملکرد حزبالله بایستد، چرا به آتشبس پناه برد؟ رژیم درخواست آتشبس کرد.
در یک روز حزبالله بالاتر از 350 موشک علیه رژیم صهیونیستی شلیک کردفرمانده نیروی قدس گفت: در کنار دفاعی که در برابر پیشروی زمینی رخ میداد، عملیاتهای تهاجمی و گسترشیافتهی خودِ حزبالله نیز شدت گرفت. از روزهای نخست رسانههای رژیم با عملیات روانی سنگین تلاش کردند نشان دهند که حزبالله تمام شده است. بعد چند روز گفتند که توان موشکی حزبالله تمام شده است، اما واقعیت صحنه خلاف این را نشان داد. اینکه ضاحیه و مناطق مسکونی را بمباران میکردند ناشی از ناتوانی دشمن در جنگ بود. هدف دشمن از بمباران مناطق مسکونی ایجاد فشار روانی بر رزمندگان با هدف تضعیف روحی آنها بود. سردار قاآنی توضیح داد: اما با زیرساختی که آقا سید در این چند سال ساخت و ایمانی که بچههای حزبالله داشتند محکم ایستادند. 2 روز قبل از آتشبس کار موشکی به جایی رسید که در یک روز حزبالله بالاتر از 350 موشک کوچک و بزرگ علیه رژیم صهیونیستی زیر آن آتش شلیک کرد. هیچ کس به این امر اشاره نمیکند. رژیم احساس کرد اگر ادامه دهد معلوم نیست چه بر سرش خواهد آمد. خود زدن موشک یک عملیات است جدا از اینکه به کجا اصابت کند.وی افزود: اما با این صلابت این رشادتها را رقم زدند که ریشه در بنیانهای معنوی و روح ایثارگری و برنامهریزی آنها داشت. هیچ وقت فرصت پیش نیامده بود که حزبالله نشان دهد حزبالله یعنی چه! حزبالله خیلی عظمت داشت ولی این جنگ چیز دیگری بود. هر کس میخواهد فهم درستی از حزبالله داشته باشد باید نگاه درستی به جنگ 66 روزه داشته باشد. اینکه شیخ نعیم میفرماید اگر فشار بیاورید ما جنگ کربلایی میکنیم این شعار نیست. در این جنگ 66 روزه حزبالله نشان داد جنگ کربلایی یعنی چه.
فرمانده سپاه قدس با اشاره به عجز رژیم صهیونیستی در برابر قدرت حزبالله، گفت: اگر رژیم صهیونیستی میتوانست با عملیات نظامی حزبالله را خلع سلاح کند، ادامه میداد و متوقف نمیشد، اما وقتی در میدان شکست خورد، خودش درخواست آتشبس داد تا نفسی تازه کند.سردار قاآنی عنوان کرد: در حالی که رژیم صهیونیستی تعهد داده بود بر اساس مفاد آتشبس عقبنشینی کند و حملات را متوقف سازد، اما بهواسطه حمایت آمریکا و سکوت جامعه جهانی، مجدداً دچار تجری شد. البته برخی مشکلات داخلی دولت لبنان هم مزید بر علت شد، که این مسائل، داخلی است و لبنانیها خودشان در حال رسیدگی هستند.وی ادامه داد: در پایان جنگ 66 روزه، هیچ قطعنامه جدیدی در شورای امنیت یا نهاد بینالمللی دیگری صادر نشد. تنها مرجع، همان قطعنامهی 1701 مربوط به جنگ 33 روزه بود که همه طرفها پذیرفتند به آن پایبند باشند. رژیم صهیونیستی آن را پذیرفت و حزبالله نیز با مردانگی، صبر انقلابی و تدبیر حکیمانه، تا امروز پای آن ایستاده است. در حالی که اگر حزبالله میخواست واکنش نشان دهد، گزینههای فراوانی داشت و میتوانست اقدامات سختی انجام دهد.
فرمانده سپاه قدس یادآور شد: نباید فراموش کرد که در همان روزهای پایانی جنگ، نخستوزیر رژیم صهیونیستی با قطعیت اعلام کرد که " alt="عصر کرد" width="100%" />
سید هاشم نگذاشت کمر حزبالله خم شود
فرمانده سپاه قدس در ادامه صحبتهای خود گفت: در کنار شهید نصرالله، شخصیتی بسیار ارزشمند و مؤثر حضور داشت که شاید کمتر در رسانهها از او نام برده شده؛ آن کسی نبود جز آقای سید هاشم صفیالدین. او مرد بزرگی است که از ابتدای تأسیس حزبالله، شانهبهشانه آقا سید در مسئولیتهای مختلف حضور داشته و در همه مراحل، همکاری نزدیکی با ایشان داشته است.سردار قاآنی افزود: آقای سید هاشم، بهرغم اینکه نقش کلیدی در کنار آقا سید داشت، همیشه طوری رفتار میکرد که خیلیها متوجه جایگاه مهم او نمیشدند. او مسئول «تنفیذی» در حزبالله بود؛ یعنی غیر از فعالیتهای نظامی، تقریباً تمامی امور اجرایی و ساختاری حزبالله تحت نظارت او بود. اگر بخواهیم در مقیاس متعارف مقایسه کنیم، حزبالله در بسیاری از حوزهها مانند یک دولت عمل میکرد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خدماتی. مخصوصاً در سالهای اخیر که فشار اقتصادی سنگینی بر لبنان وارد شده بود، ورود آقا سید برای کمک به همه مردم، اعم از شیعه و غیرشیعه، با محوریت و اجرای عملیاتی آقای سید هاشم انجام میشد. انصافاً وقتی در چهرهی او نگاه میکردی، معنویت، صلابت و عظمت روحیاش را میشد حس کرد.وی ادامه داد: پس از شهادت آقا سید، طبیعی بود که نگاهها به سمت آقای سید هاشم معطوف شود. در همان روزهای نخست، تماس با ایشان برای هماهنگی بسیار سخت بود. نهایتاً قرار شد جلسهای داشته باشیم؛ ابتدا محل جلسه از نظر امنیتی مناسب تشخیص داده نشد و زمان برد تا مکان امنی پیدا شود. بالاخره برای اولینبار بعد از شهادت آقا سید، در آن شرایط دشوار، آقای سید هاشم را دیدم.
فرمانده سپاه قدس تصریح کرد: انتظار داشتیم آثار اندوه و فشار را در چهرهاش ببینیم، اما با صلابتی توأم با آرامش روبهرو شدیم که گویی هیچ خللی در ساختار حزبالله به وجود نیامده. ایستاده، با اقتدار، آماده برای مقابله با دشمن. این حالت، فقط از یک روح بزرگ و انسان برخوردار از عمق معنوی و روانی برمیآید. دیدن او، خود ما را هم آرام و امیدوار کرد.سردار قاآنی گفت: در همان جلسه اول، که از قبل از نماز مغرب شروع شد و تا پاسی از شب ادامه داشت، دیدیم که آقای سید هاشم برای موضوعات ضروری حزبالله، برنامه دارد. او اگرچه پیش از این بیشتر در عرصههای غیرنظامی فعال بود و در امور نظامی جز به دستور آقا سید ورود نمیکرد، اما بعد از شهادت آقا سید، بهطور فعال در تعامل با نیروهای نظامی وارد شد.
وی خاطرنشان کرد: یکی از نکات مهم این دوره، هماهنگی کامل بین آقای سید هاشم و شیخ نعیم قاسم بود. آنها برای هر گامی که باید برداشته میشد، با یکدیگر تبادل نظر داشتند. مثلاً، قرار شد شیخ نعیم بعد از شهادت آقا سید سخنرانی کند. برای سخنرانی برنامهریزی و طراحی کردند ابعاد اجتماعی و نظامی را در نظر گرفتند. سردار قاآنی ادامه داد: آقای سید هاشم از همان لحظه شهادت آقا سید، بهدرستی درنظر گرفت که باید جای خالی او را پُر کند. ظرفیتهایی که پیشتر آقا سید مدیریت میکرد، اکنون نیازمند مدیریتی از جنس همان صلابت و تدبیر بودند. او با ایمان، قدرت تصمیمگیری، و توان بالای برنامهریزی وارد میدان شد. حتی در همان جلسه، وقتی شروع به صحبت کردیم، مشخص بود برای هر موضوع برنامه دارد، اولویتها را میداند و دقیق پیگیری میکند.
وی تأکید کرد: درحالیکه تنها چند روز از انتخاب او بهعنوان دبیرکل حزبالله گذشته بود، اما همین ایستادگی و اقتدارش باعث شد حزبالله همچنان سرپا بماند و هیچ خللی در ساختار آن به وجود نیاید. بچههای حزبالله وقتی دیدند آقای سید هاشم اینگونه محکم ایستاده، امید و روحیه گرفتند. حتی با وجود محدودیت شدید ارتباطات، خبرها از صلابت او به دیگران میرسید و همه میدیدند که او دارد با جدیت راه آقا سید را ادامه میدهد.سردار قاآنی با اشاره به ابعاد مدیریتی شهید صفی الدین، گفت: آقای سید هاشم صفیالدین، نماد یک مدیریت حکیمانه، مقتدر و مؤمن در درون حزبالله است. ایستادگی او، نقش محوری در حفظ انسجام حزبالله در این مقطع حساس دارد، و همین روحیه بالا، حزبالله را برای آینده آمادهتر خواهد کرد.