عصر کرد
قرینه نباش...
دوشنبه 23 آبان 1401 - 11:16:18 AM
ایسنا

عصرکرد- اهمیت کتاب و کتابخوانی و تاثیر آن بر توسعه فکر و پویایی جامعه بر کسی پوشیده نیست؛ به نظر می رسد امروزه امر کتابخوانی در بین اقشار مختلف به ویژه نسل جوان رنگ باخته و کمتر مورد استقبال قرار می گیرد.

سارینا کرمی، کتابدار و کتاب فروش، شاغل در «کتاب شهر» از علاقه‌اش به کار و به خصوص در کتابفروشی ها و کتابخانه ها می گوید: مدت یک سال و نیم است زندگی در میان انبوه کتاب را انتخاب کرده و دل به نجوای نرم کتاب، داده است؛ زمانی که مشتری ها صفحات را به‌دنبال حرف، کلمه، جمله یا سطر دلخواه ورق می زنند همگام با اندیشه خواننده، کتاب در ذهنش پر پرواز می گشاید.
وی گوید: از هر قشر، سن و سال و جنسیتی به کتاب شهر می آیند، به لیل سابقه و تنوع کتاب و انجام دادن سفارشات مشتری ها معمولا اکثر اوقات کتاب شهر شلوق است. روزانه با همه قشرها هم صحبت می شوم.

سارینا از جوانان و حضور پررنگشان می گوید: وقتی جوانی برای خرید کتاب می آید شاید در ظاهر فقط برای خرید یک کتاب آمده باشد، اما از نگاه و جنس برخورد با کتاب ها درک می کنم که این فرد شاید زیاد کتاب نخوانده باشد، اما حضور رسانه های دیگر را فهمیده که سر تعظیم را نثار کتاب می کند.

وی می گوید: در زمینه مطاعات آزاد و خرید کتاب، زنان گامی جلوترند و خوش می درخشند، شاید به دلیل خانه‌نشین بودن و نبودن کار دلخواه خارج از منزل، بیشتر به کتاب روی می‌آورند و زندگی در لایه ورقه های کتاب و تجربیات کاراکترها را به جان و دل خریدارند.
این کتاب دار جوان و خوش ذوق، از جای خالی پیرترها و حضور کم رنگشان می گوید؛ شاید دغدغه و مشکلات خاص خود را دارند که من در اینجا زیاد حضورشان را حس نمی کنم.
سارینا می‌گوید: در سال های گذشته هر فصل یک هفته را برای تخفیفات ویژه و نمایشگاهی را با حضور دیگر کتابخانه ها برپا می کردیم، چون ما با قشر جوان سر و کار داریم و معمولاً برپا بودن نمایشگاه و جمع شدن حجم زیادی از کتاب، شور و شعف به وجود می آورد و خود باعث دلگرمی ما و حضور هر چه بیشتر افراد کتابخوان و کتاب دوست می شود، اما اکنون در این شرایط سخت اقتصادی چنین کاری واقعاً از عهده ما بر نمی آید.
"محی الدین محمدی" 70 ساله عضو انجمن ادبی مولوی کرد سنندج، از کتاب و ترجمه های چاپ نشده‌ای می گوید که سن بالا، نمی تواند مانع آرزوی دیرین چاپ آثارش را در دل نپروراند.
محمدی می گوید: کتابخوان کتاب می خواند و کتاب دوست، کتاب را اسیر قفسه های کتابخانه می کند. تا عطش و تشنگی علم نداشته اش را در جمع آوری نسخه های نایاب کتاب بپیچد و حریصانه به رنگ و لعاب جلد کتاب بنگرد و به داشته اش ببالد نه به خوانده اش..
وی در مورد دلیل مطالعه می گوید: هرکس اندیشه و باور شخصی خود را دارد فکر می کنم داشتن هدف آغاز و اساس پژوهش است در هر حوزه ای که فکرش را بکنید.
وی معتقد است: خواندن کتاب قلب و درون انسان را صیقل می‌دهد و از ناآگاهی دور می گرداند و با محیط اطراف خود آشنا می کند و زبان سخنوری را می آموزد، از تراوشات ذهن نویسندگان هر کتاب باورها و اندیشه های خود را مصمم تر و با خواندن کتاب با قدرت بیانی دلنشین اندیشه خود را بر زبان می آورد.
وی می گوید: برای خواندن و نوشتن هیچ سنی ملاک و ترازوی سنجش نیست چون نوع خواندن و اندیشه، انسان را بزرگ یا کوچک می کند. جنسیت نمی تواند اندیشه و باور را تغییر دهد و از خواندن جدا کند هر کس به اندازه توانایی و ظرفیت مغز و کشش خود می تواند بخواند و بنویسد مگر اینکه سلول های ذهن او را به باد فراموشی سپرده باشند.
صغری رزگه یی، بازنشسته آموزش و پرورش و عضو انجمن ادبی « گوتار» مهاباد و معلمی که جدای از وظیفه معلمی و مادری و کدبانو گری در عرصه شعر، داستان و ترجمه، وارد کار سینما هم شده؛
هیچ یک از روزهای عمر را قرینه دیروز نگذرانده است.
خانم رزگه یی در مورد تفاوت ها می گوید: به نظر من تا کتاب را دوست نداشته باشی  کتابخوان خوب و زبده ای نمی شوی، زمانی از دنیای ذهن خود فراتر و دنیای دیگری را تجربه می کنیم که علم و پیشرفت را تجربه کنیم و بدون کتاب و مطالعه این تجربه غیر ممکن می شود.
خانم رزگه یی می گوید: دوستدار کتاب، کتاب را دوست دارد و این امر ریشه در کودکی و شکل گرفتن اولین سلول های انسان بودن است. چراکه کتاب و انسان دو قطب بی غروبند، هر گاه انسان میل به غروب داشته باشد، تنهایی و کتاب دوستی در قلبش چادر می زند و آگاهی شکل می پذیرد. گاهی اوقات نیز لازم است کسی  نحوه چادر زدن و یافتن جاده آگاهی را نشانمان دهد.
خانم معلم مهربان، هدفمندی سیر مطالعه را این گونه شرح می دهد: هر انسانی هدف مشخصی را در کتاب خواندن و بنا به باور و اندیشه‌ای که دارد مطالعه خود را آغاز می کند، یعنی نوع و جنس نگاه ها متفاوت است.

او می گوید: اشتیاق و آرزوی خواندن هر فرد و لذت همنشینی با کتاب را می توان از نوع انتخابش دریافت. برای مثال من رمان دوست دارم چون دنیای رمان دنیای دیگر است نوع چیدمان جمله ها و کاراکترها و گره ها طوری خواننده را درگیر می کند انگار که در دنیای واقعی قرار داری.. از خواندن رمان لذت می برم.
به عقیده او، هر انسان رمانی ناخوانده است. گاهی اوقات «همزاد پنداری» می کنم و از شخصیت اصلی رمان بودن خیلی لذت می برم. بر عکس گاهی اوقات مطالعه کتاب های علمی و فلسفی لذت و اندیشه را زیر سوال می برد.
وی در باب سن و سال و جنسیت دخیل درمطالعه می گوید  معتقدم سن  و سال در نوع خواندن ها بسیار موثر است، به ویژه برای کودکان، باید نرم بی وقفه کودک را وارد دنیای پر فراز و نشیب کتاب کرد و سن و درکی که از کتاب و نوع کتابخوانی دارد را کم کم برای خواندن کتاب به پیش برد. اما برای بزرگترها به نظر من سن و سال و جنسیت هیچ دخالتی ندارد و این به نوع نگرش و اندیشه هر انسانی بر می گردد.
به آیینه برمی گردم، دیروز را در قرینه امروز نمی یابم! پاییز عمر را در بهار بی قرینه بودن، به  فصل تازه ای از کتاب زندگی گره می زنم.


http://www.Kurd-Online.ir/Fa/News/290128/قرینه-نباش
بستن   چاپ