عصرکرد- آذر این رود جوشان و خروشان، بی وجود آب، شانه به سقف آسمان نمیساید و توان پنجه انداختن در مهر خاوران را ندارد.
صبیحه کریمی -پژوهشگر و تاریخ شناس- در مورد ماه «آذر یا سرماوز» سومین
ماه پاییز چنین توضیح میدهد: جشن آذرگان از جشنهای دوازده گانه سال و از
جمله جشنهای آتش است که در ستایش ایزد آذر«خدای آتشها» در آذر ماه برگزار
میشود. آتش در نگاه ایرانیان باستان از اولین و مهمترین عنصر حیات به
شمار میآید. آتش نماد زندگی و ثروتی وصف ناشدنی است.
وی در توصیف آذر و سرماوز می گوید: جهان هستی بر چهار عنصر آب و آتش،
خاک و باد قرار دارد، همانطور که کره زمین بر چهار جهت اصلی، شمال و جنوب،
غرب به شرق را داراست، وجود آب و آتش از دلایل عمده زندگی روی این کره خاکی
است. کشف آتش از بزرگترین و با ارزشترین کشف ها محسوب میشود، آتش نماد
زندگی و گرمای کنار هم بودن است، که از قداست و جایگاه ویژهای برخوردار
است و از آن به عنوان چراغ خانه، حلاوت با هم بودن نام میبرند.
کریمی، کوهستانی بودن کردستان و ارتباط نامگذاری ماههای سال را چنین
بیان میکند: در منطقه کردستان بنا به فرهنگ نامگذاری مکانها، ایامها و
مناسبتها و دلیل کوهستانی بودن و وجود سرما و یخبندان و متغییر بودن وضعیت
جوی، ماههای سال را بنا به وجه تسمیه نامگذاری کردهاند. آذر ماه مصادف
با«سرماوز» در کردستان است. طبیعی است که برای چیره شدن بر سرما و ادامه
زندگی باید آتش، این عنصر گرما بخش را در پستوی خانه نگهداشت.

به گفته او، در افسانههای قدیم کردی آمده است که هر روز پسران نوجوان
خانواده برای روشن نگه داشتن اجاق خانه و پخت و پز روزانه به آتشکدههای
نزدیک محل زندگی خود میرفتند و با مشعلهای سرکش و آتش زندگی بخش به خانه
بر میگشتند که با این عمل مایه افتخار پدر و مادر میشدند و بنا به فرهنگ
آن زمان دخترها اجازه چنین کاری را نداشتند و خانوادههای که فرزند پسر
نداشتند، اجاق خانهشان سرد و بوی مطبوع غذا، خانه و اهل خانه را در لذایذ
زندگی غرق نمیکرد. از آن زمان دست واژه یا ضرب المثل «اجاق کور» یا اجاق
خاموش به وجود آمده است.
این تاریخ شناس می گوید: توصیف گرما و سرما از دید این خانم معلم،
مهربانانه تر است: وجود سرماوز که به معنی وزش برف و سرماست و جایگزین
مهربانی، مصادف بودن با آذر ماه در میان کردها به طور کلی ضربالمثل «اجاق
کور» را به فراموشی سپرده است. آذرماه در مناطق کوهستانی شروع بارش برف و
یخبندان است. مردمان این ناحیه بر این باورند که اگر در ماه «سرماوز» برف
زمین را نپوشاند، پشت زمین به زمستان گرم می شود و برف و یخ بندان زیاد
دوام نمیآورد.
وی می گوید: در این ماه زمین خود را به پنجه های بارور برف و سرما
میسپارد تا دانههای زندگی بخش را در رگهای زنانه اش بدمد و نوید سالی
حاصلخیز را به مردمان ناحیه بدهد، جشن آذرگان مصادف با جشن برف روبی مردمان
قدیم کردستان است. زمانی که خانهها در ردیفی همسان و ویلایی بودند، برف
روبی بام خانهها به صورت خانوادگی و دسته جمعی انجام میشد، حتی « بفرلو»
یا همان پاروی برف روب را برای کودکان درست میکردند تا از بچگی وارد عرصه
زندگی اجتماعی شود.
کریمی می گوید: در کردستان اکثر کارها و مناسبات به صورت گروهی انجام
میگیرد، مردمان این ناحیه زندگی اجتماعی را بر هر کار و فرهنگی ترجیح
میدهند و هنگام برف روبی بام خانهها و معابر هرگز منتظر نمی شوند که
همسایه آنها را به کمک به دعوت کند.
همیشه بعد از برف روبی بام خانه و معابر، لذیذترین کار، جمع شدن در کنار هم و صرف دلنشین چای کشمش در کنار کرسی گرم از وجود آذر بود.