عصر کرد
پایان نمادین یا انحلال واقعی؟
چهارشنبه 24 ارديبهشت 1404 - 18:04:50
عصر کرد - به گزارش به خبرگزاری برنا، اعلام انحلال «حزب کارگران کردستان» (پ.ک.ک) از سوی رسانه‌ها و برخی منابع نزدیک به این گروه، از منظر بیرونی شاید به‌عنوان پایانی بر دهه‌ها خشونت، جنگ مسلحانه و نزاع بی‌حاصل تعبیر شود؛ اما برای ما که سال‌ها درون این سازوکار تباه‌کننده زیسته‌ایم، نه‌تنها این پایان صادقانه نیست، بلکه بازتولید فریب، این‌بار با پوشش صلح و انحلال است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
قصد دارم در این یادداشت، در مورد انتشار خبر انحلال پ.ک.ک، اثرات آن بر مساله کردی در ترکیه و سابقه پ.ک.ک در حدود 5 دهه فعالیت این گروه، نکاتی را بیان کنم. 1. پایان خشونت یا بازسازی صورت‌بندی؟
دهه‌ها مبارزه مسلحانه که با شعار «احقاق حقوق کردها» آغاز شد، در نهایت به کدام دستاورد مشخص برای مردم کُرد در ترکیه انجامید؟ آیا هزاران کشته از هر دو سو، ویرانی شهرها، کوچ اجباری، کودک‌سربازها، نابودی زیرساخت‌های آموزشی و اقتصادی مناطق کردنشین، فقط برای رسیدن به یک توافق سیاسی پنهان یا یک اعلام انحلال نمادین بوده است؟
آیا بهانه دادن به ترکیه برای اشغال عملی برخی مناطق شمالی عراق، پیروزی محسوب می‌شود؟ آیا اهداف پ.ک.ک در ابتدای فعالیتش محقق شد؟ اعلام انحلال پ.ک.ک در شرایطی صورت می‌گیرد که نه‌تنها مسئولیت حقوقی و کیفری جنایات گذشته پذیرفته نشده، بلکه هنوز هم ساختار فرماندهی و کنترلی گروه فعال است. افراد کلیدی همچنان در رأس تشکیلاتی موسوم به «ک.ج.ک» (کنگره جوامع کردستان) حضور دارند؛ تشکیلاتی که زیرمجموعه‌های آن نظیر پژاک، پ.ی.د، ق.س.د و دیگر عناوین پوششی، به‌طور مستقیم دستورات خود را از آن دریافت می‌کنند. تکلیف گروه پژاک چه خواهد شد؟ آیا منحل می‌شود یا صدای تجزیه پ.ک.ک و اختلاف میان شاخه ایرانی و راس هرم آن به گوش خواهد رسید؟
تاریخ فراموش نمی‌کند که عبدالله اوجالان، رهبر پ.ک.ک، نه توسط ترکیه بلکه با عملیات اطلاعاتی سازمان‌های غربی و اسرائیل، در خاک کنیا ربوده و به ترکیه تحویل داده شد. بعدها از سال 2003 به بعد، ایالات متحده عملاً صحنه‌گردان هدایت این شبکه شد و پ.ک.ک از یک گروه «تروریستی» به یک «کارت ژئوپلیتیکی» در خاورمیانه بدل گردید. 
آیا اکنون باید باور کنیم که پایان این دوران به‌صورت ناگهانی و بدون انگیزه‌های امنیتی و سیاسی جدید رقم خورده است؟ آیا قربانیان این سال‌ها فراموش می‌شوند؟ آیا اوجالان در مورد صدها کشته در ساختار پ.ک.ک، هزاران فرد قربانی که حتی جسد و محل دفن آنها نیز ناشناخته است، پاسخ خواهد داد؟ نتیجه واقعی دهه‌ها جنگ چه بوده است؟ ترکیه دموکراتیک‌تر شده، سوریه آزاد شده یا مناطق مرزی ایران مشکلاتشان حل شده است؟
حضور پ.ک.ک در قندیل، عملا باعث تجاوز ترکیه به خاک عراق و زیر پا گذاشتن خودمختاری نیم‌بند اقلیم نیز شده است. شگفت‌انگیز آنکه پ.ک.ک سودای استقلال داشت، اما با همه‌پرسی مسعود بارزانی برای استقلال کردستان مخالفت کرد! مشخص است که اختلاف بر سر تقسیم غنایم و ثروت بوده است.
2. نقش ایالات متحده در هدایت پروژه تغییر چهره پ.ک.ک
من، «آراس»، یکی از اعضای پیشین پژاک هستم. کسی که از بدو تأسیس پژاک در کنگره‌های داخلی آن حضور داشته و مأموریت انتقال به سوریه را با دستور مستقیم پ.ک.ک و نظارت ک.ج.ک تجربه کرده‌ام. پس از حادثه 11 سپتامبر، پ.ک.ک با نگرانی از موج جهانی مبارزه با تروریسم، دست به تغییر نام زد. ابتدا به «کادک» (کنگره آزادی و دموکراسی کردستان) و سپس به «کنگره خلق کردستان» تغییر نام داد. اما ساختار، رهبری، ایدئولوژی و اهداف همان باقی ماند. در اواخر 2003، در نشستی در قندیل، سناتور آمریکایی «کنت تیمرمن» با حضور بریار گابار و چند نفر از کادرهای مرکزی، طرح تأسیس شاخه‌های پ.ک.ک در ایران، عراق و سوریه را مطرح کرد. 
او صراحتاً گفت: «برای حفظ اسرائیل باید خاورمیانه از هم پاشیده شود؛ و شما می‌توانید مهره مؤثری در این پروژه باشید.» همان زمان پژاک، حزب اتحاد دموکراتیک سوریه (پ.ی.د) و احزاب موازی دیگر با حمایت مالی، لجستیکی و سیاسی آمریکا پا گرفتند. نکته جالب آنجا بود که پ.ک.ک و اوجالان با شعار مبارزه با امپریالیسم و سرمایه‌داری و حمایت از اندیشه‌های چپ‌گرایانه جوانان را فریب دادند، اما همزمان در حال مذاکره با آمریکا و تبدیل شدن به بازوی اسرائیل بودند!
در تمام حدود 2 سال گذشته، اوجالان در مورد هر چیزی بیانیه صادر کرده، پ.ک.ک نیز ده‌ها رسانه دارد، اما هیچکدام به جنایات اسرائیل در غزه اشاره نکردند. اما برای تجزیه خاورمیانه و تبدیل شدن به کارت بازی اسرائیل، ابراز آمادگی و فعالیت میدانی داشتند.
اعضای ما، از جمله من، در سوریه شاهد مناسبات نزدیک با نیروهای آمریکایی بودیم. از تأمین سلاح و آموزش گرفته تا هدایت عملیات‌ها، همه و همه تحت پوشش ظاهری مبارزه با داعش، اما در واقع برای ایجاد ساختارهای نیابتی بود که بتوانند توازن قوا را در منطقه به نفع واشنگتن تغییر دهند.
همه اینها در حالی بود که پ.ک.ک در لیست گروه‌های تروریستی آمریکا قرار داشته و دارد! همین همکاری امریکا و پ.ک.ک و حمایت آمریکا از شاخه‌های پ.ک.ک، نشان از استاندارد دوگانه پ.ک.ک و البته آمریکا دارد! همین الان نیز پ.ک.ک در کشورهایی فعالیت بیشتری دارد که روابط خوبی با ترکیه دارند و پ.ک.ک را گروهی تروریستی طبقه‌بندی کرده‌اند!
3. مسئولیت بین‌المللی و مطالبه عدالت برای قربانیان
اگر انحلال پ.ک.ک واقعی باشد، سؤال بزرگ اینجاست: تکلیف شاخه‌های وابسته چیست؟ پژاک، پ.ی.د، ق.س.د و ده‌ها عنوان دیگر که دقیقاً همان رهبری و اندیشه را دنبال می‌کنند، چرا همچنان فعال‌اند؟ آیا دنیا می‌پذیرد که جنایات این گروه، از ربایش کودکان تا عملیات‌های تروریستی در مناطق غیرنظامی، بدون پیگرد باقی بماند؟
مطابق کنوانسیون ژنو، اساس‌نامه رم دادگاه کیفری بین‌المللی و قواعد حقوق بشردوستانه بین‌المللی، افرادی که در عملیات‌های گسترده، هدفمند و سیستماتیک علیه غیرنظامیان مشارکت داشته‌اند باید محاکمه شوند؛ چه در پوشش حزب، چه در لباس جدید. همان‌گونه که صدام حسین بابت استفاده از سلاح شیمیایی علیه کردها محاکمه شد، رهبری پ.ک.ک نیز باید پاسخگوی سیاست‌هایی باشد که جوانان را به کام مرگ فرستاد و خود از آن سود برد. 
هیچ‌کس نمی‌داند واقعاً چه بلایی سر امثال علی حیدر قیطان و رضا آلتون آمد. سال‌ها پس از ناپدید شدن، فقط اعلام می‌کنند که «کشته شده‌اند». آیا این شیوه رفتار با رهبران باسابقه خودشان نیست؟ پس چه انتظاری از رفتارشان با اعضای عادی می‌توان داشت؟ تکلیف صدها دختر کشته شده در پ.ک.ک چه می‌شود؟
محل دفن انها کجاست؟ مگر آنها برای تاسیس کردستان بزرگ، وارد پ.ک.ک نشدند؟ پس چرا اوجالان به خون همه آنها خیانت کرد؟ سخنان امروز اوجالان قابل باور است یا شعارهای دیروزش؟
4. یک کارت سوخته، قربانیان خاموش
در نهایت باید گفت پ.ک.ک، با همه نام‌ها و پوشش‌هایش، سال‌هاست به کارت بازی در دست قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی تبدیل شده است. این بازی گاه با عنوان مبارزه با داعش، گاه با شعار دموکراسی، و گاه با نام دفاع از کردها صورت می‌گیرد، اما قربانی همیشگی آن دختران و پسرانی هستند که گمان کردند آینده‌ای در مبارزه مسلحانه ذیل یک گروه تروریستی وجود دارد.
واقعیت اما این است که هیچ‌کدام، حتی با پای خود وارد که شدند، اجازه خروج نداشتند. آینده‌شان فروخته شد، و صدایشان خفه ماند. اگر اعتراض کردند، کشته شدند! هر کس از پ.ک.ک انتقاد کرد، به خیانت و جاش بودن متهم شد! 
اکنون چه عنوانی برای اوجالان و کادر اصلی پ.ک.ک باید انتخاب شود؟! انحلال نمادین پ.ک.ک اگر صادقانه است، باید با انحلال واقعی همه شاخه‌ها، ارائه گزارش از سرنوشت اعضای کشته‌شده، و محاکمه عادلانه فرماندهان ارشد و حامیان بین‌المللی آن همراه باشد. وگرنه، این خبر، فقط فصل تازه‌ای از یک دروغ بزرگ خواهد بود.
نویسنده: 
آراس (نام مستعار یکی از اعضای جداشده پژاک و پ.ک.ک)
انتهای پیام/
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
حقوق زنان، قربانی تأخیر؛ لایحه منع خشونت از مجلس پس گرفته شد الان بخر، بعداً پرداخت کن(BNPL): آزادی مصرف یا دام بدهی‌های پنهان؟ نقدی بر عملکرد دولت و رسانه‌ها در فاجعه بندرعباس گاف‌های پرهزینه رسانه ملی؛ تشدید اختلافات داخلی و تنش در روابط خارجی چالش های آبرو داری از ایران و ایرانی در واتیکان

http://www.Kurd-Online.ir/Fa/News/1000611/پایان-نمادین-یا-انحلال-واقعی؟
بستن   چاپ