بهشت انرژی در چنبره سهگانه تشنگی، تاریکی و خفگی؛ چرا بحران ناترازی انرژی در ایران هر دهه تکرار میشود؟ + فیلم
سیاسی
بزرگنمايي:
عصر کرد - اگر تاریخ انرژی ایران را ورق بزنید، متوجه میشوید این بحران، یک درام تکراری با کارگردانهای متفاوت است. در واقع ایران در پنج دهه اخیر در حلقه معیوبی از «کمبود منابع، سو مدیریت، کمبود منابع» گیر کرده است. از دهه 60 که زیرساختهای انرژی به جای بازسازی، با چسب موقت جنگ وصلهپینه شد، تا امروز که کسری 15 هزار مگاواتی برق همچون سایهای بر اقتصاد سنگینی میکند، هر راهکار فنی در باتلاق سیاستزدگی غرق شده است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
پروژههای نوین انرژی نه در بستر فناوری، که در گورستان بوروکراسی دفن میشوند.
این چرخه، اقتصاد انرژی را به «ماشین فرسودهای» تبدیل کرده که هر بار با سوخت یارانهها روشن میشود، اما مسافت توسعه را طی نمیکند. سیاست قیمتگذاری دستوری انرژی، موتور محرکه این چرخه معیوب است. زمانی که در سال 83 تعرفه برق به یک چهارم هزینه واقعی تنزل یافت، صنایع انرژیبر به «ماشینهای چاپ پول» بدل شدند. این صنایع با مصرف 45 درصدی برق، تنها 12 درصد هزینه را پرداخت میکنند؛ معادلهای که سالانه 150 هزار میلیارد تومان از بودجه عمومی را به جیب بازیگران خاص سرازیر میکند. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
این الگو، اقتصاد انرژی را به «میدان تیراندازی رانتخواران» تبدیل کرده است. ایران با 17 درصد ذخایر گاز جهان، در زمستان «کنار کوه یخ میسوزد». این تناقض ریشه در معمای «مدیریت وارونه» دارد: هرچه منابع بیشتر، وابستگی به فناوری خارجی عمیقتر. شدت مصرف انرژی 72 درصد بالاتر از میانگین جهانی، نه نشان رفاه، که سند بیکفایتی صنعتی است. حتی صادرات برق به همسایگان، نه دستاورد فنی، که «فروش آجرهای خانه برای خرید کبریت» است؛ معاملهای که امنیت انرژی داخلی را به مخاطره میاندازد.
تصمیم مجلس در سال 89 برای مصادره اختیار تعرفهگذاری انرژی، دولتها را به «رانندگان بدون فرمان» تبدیل کرد. کاهش ذخیره تولید برق از 25 درصد به 8 درصد، پیامد مستقیم این بازی سیاسی بود. قوانینی مانند هدفمندی یارانهها، به جای درمان ریشهای، «سوخت بیشتری به آتش بحران» ریخت. نتیجه؟ صنایع انرژیبر به «لکوموتیوهای پرسرعتی» بدل شدند که ریلهای شبکه انرژی را از پایه میدرد.
امروز، بحران انرژی به «سهگانه تاریکی» تبدیل شده: خاموشی، بیآبی، و قطع اینترنت. پیشنهاد نصب پمپهای 5 میلیون تومانی برای ساکنان طبقات بالا، نه راهکار، که «پذیرش شکست سیستم» است. کاهش 37 درصدی ورودی سدها و 54 درصدی ذخایر برفی، زنگ خطر «فروپاشی هیدروپلیتیک» را به صدا درآورده. در این میانه، پاسخ مسئولان (کاهش مصرف) بیشتر به «تلاش برای خاموش کردن آتش سوزی با فوت کردن» میماند. بحران انرژی ایران امروز از مرز فنی فراتر رفته و به آزمونی برای «مشروعیت حکمرانی» بدل شده است...
منبع: امتداد
-
سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۹:۰۲
-
۳ بازديد
-

-
عصر کرد
لینک کوتاه:
https://www.asrekurd.ir/Fa/News/999875/