زندگی کردن من مردن تدریجی بود
مقالات
بزرگنمايي:
عصر کرد - آخرین خبر / شب چو در بستم و مست از مِیِ نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن تُرکِ خَتا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
![]()
منزلِ مردمِ بیگانه چو شد خانهٔ چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرحِ داغِ دلِ پروانه چو گفتم با شمع
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرقِ خون بود و نمیمرد ز حسرت فرهاد
خواندم افسانهٔ شیرین و به خوابش کردم
دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشهٔ درد
بر سر آتشِ جورِ تو کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کَنْد تنم، عمر حسابش کردم
-
جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۳:۳۲
-
۱۸ بازديد
-
![](/images/komen.png)
-
عصر کرد
لینک کوتاه:
https://www.asrekurd.ir/Fa/News/835603/