بزرگنمايي:
عصرکرد- نوروز در میان کُردها در هر کجای جهان که باشند از مهمترین و
ارزندهترین جشنهاست، به همین دلیل بسیار آن را عزیز دانستە و از
قدیمالایام آن را پاسداشتهاند.
یک کارشناس مردم شناسی در سنندج گفت: عید
نوروز، یکی از کهنترین اعیاد ملی ایرانیان به شمار میرود که از زمان
باستان هر ساله برگزار شده و تاکنون نیز ادامه داشته است، ملت کُرد نیز در
هر کجای جهان که هستند این عید را فرخنده شمرده و به پاسداشت آن، هر ساله
باشکوهی بیمانند رسمها و آیینهای آن را اجرا نموده و عزیز داشتهاند.
امیر صادقی در خصوص رسم و رسومات عید نوروز اظهار کرد:
با گذر زمان و با تغییر سبک زندگی مردم و گسترش شهرنشینی، برخی از این رسم
و رسومات کمرنگ شده، برخی تغییر نموده و مواردی نیز مشاهده میشود که به
آن اضافه گردیده و این مهم امری بدیهی در حیات فرهنگی هر ملتی است.
استقبال از نوروز در کردستان
وی عنوان کرد: در روستاها چند روزی و در شهرها یک ماه قبل از عید، مردم
شـروع بـه خانـه تکـانی و خریـد مـیکردند؛ در روسـتاها مهمترین کار
سفیدکردن دیوارهای خانه بود که در طـول زمسـتان دوده تنـور زمسـتانی آن را
سـیاه نمـوده بـود، سـپس قالیها را بیرون برده و میتکاندند و اگر هوا
آفتابی و مساعد بود قالیها را میشستند؛ این کار علاوه بر تمیز نمودن
فرشها بـه ایـن خاطر بود که بر این اعتقاد بودند درد و بلای سال گذشته
بگذرد و وارد سال نو نشود.
صادقی بیان کرد: همچنین در روستاها چند روزی مانده به عید، بزرگ خانواده به
شهر میرفت و «رزق و روزی» میخرید؛ امـا در شـهرها تقریباً یک ماه قبل از
عید خریدها شروع میشد؛ اهالی خانه با هم به بـازار رفتـه و بـرای
بچـههـا پارچـه مـیخریدنـد و بـه خیاط میدادند، همیشه هم اصرار
میکردند تا قبل از عید لباسها آماده شود. یکی دو هفته قبـل از عیـد،
خـوار و بـار و اقلامی مانند روغن، برنج، گوشت، تخم مرغ، نقل و شـیرینی،
میـوه و آجیـل و ... خریدە میشد.
وی ادامە داد: در برخی نقاط کردستان که چهارشنبه سـوری برگـزار
مـیکردنـد در همـین ایـام لـوازم آتـش بـازی نیـز فـراهم مـیشـد و در
گذشته نیز که نظام ارباب و رعیتی وجود داشت، قبل از عید هـر خانـەای موظـف
بـود بـرای خـان
روستا چوب و هیزم جمع کند.
سبزه
صادقی عنوان کرد: به پیروی از سنت پیشینیان، مردم کردستان تقریباً یک ماه
قبل از نوروز، مقدمات تهیە سبزه که در زبان کُـردی "سەمەنی" خوانده میشود،
میپردازند؛ گندم، نخود، عدس و کنجد از جمله غلاتی هستند که از آنها
سـمنی مـیسـازند.
رنگ کردن تخممرغ
صادقی افزود: چند روز مانده به عید تخممرغها را آماده رنگ کردن
میکنند و در روستاها جهـت رنـگ نمـودن آنهـا بیشـتر از پوسـت پیاز، برگ
مو، کاه، زاج و تفالە انگور استفاده میکردند؛ به این ترتیب تخم مرغهایی
به رنـگ زرد، نـارنجی، قهـوەای و گلی به دست میآمد.
هیلکه شکینی "تخم مرغ شکستن"
صادقی افزود: در ایام عید بازی با تخممرغهای پخته شده در تمامی کردستان
رواج بسیار دارد. ایـن بـازی از چنـد روز قبـل از عیـد تـا چند روز پس از
آن در میان مردم ادامه دارد؛ بازی به دو شیوه انجام میشود بە این صورت کە
یکـی از دو طـرف تخـم مرغـی را به صورتی در دست میگیرد که انگشتهایشان
به دور آن حلقه شده و تنها یکی از دو سر تخممرغ مشخص باشد. طـرف دیگر
بازی با تخم مرغ دیگر که در دست دارد به آن ضربه میزند؛ اگر تخم مرغ اولی
بشکند و ترک بـردارد بایـد آن را به طرف مقابل تقدیم نماید در غیر این صورت
قضیه برعکس است.
وی اضافە کرد: در روش دیگر دو نفر تعداد مساوی تخـم مـرغ را در یـک
ردیــف مـیچیننــد و هـر بــار یکــی از اول و یکـی از آخــر بـر
مــیدارنــد و مطـابق روش اول بــه هـم مــیزننــد و
تخممرغهای شکسته را کنار میگذارند. در نهایت آن کسی که تخممرغهایش
دیرتر تمام شده باشد پیروز میدان بـوده و تمامی تخم مرغهای شکسته از آن او
خواهد شد و پول تمامی تخم مرغها را طرف مقابل باید بپردازد.
جمعه آخر سال
صادقی یادآور شد: مردم کردستان در آخرین شب جمعه سال به زیـارت قبـور
عزیـزان شـان مخصوصـاً کسـانی از آشـنایان کـه اولـین عیـد درگذشتهشان
میباشد، میروند، در این روز مردم با طبقهای خرمـا، حلـوا و یـا در برخـی
منـاطق بـا پخـت کلوچـەهای محلی به نام «برساق» بر سر مزار میروند تا یاد
آنهایی که دیگر در میانشان نیستند را گرامی بدارنـد.
وی افزود: در شهرسـتان بیجـار معتقدند کـه روح مـردههایشـان در ایـن
شـب بـه خانـه برمـیگردد و اگـر بـوی غـذا بـه مشـام آنهـا برسـد
مـیداننـد کـه بازماندگانشان آنها را فرامـوش نکـرده و بـرای آنهـا
دعـای خیـر مـیکنـد. ایـن رسـم کـه از جشـن باسـتانی فروردگـان (بازگشت
فروهرهای مردگان) به یادگار مانده است تا چند سال پیش در شهر قـروه و
روسـتاهای اطـراف آن بـه صـورت
دیگری برگزار میشد.
صادقی عنوان کرد: در روستاهای این شهرستان شب آخرین جمعه سال مراسم ویژهای برگزار میشد، به ایـن ترتیـب
که هر خانواده مقداری نان روغنی تهیه نموده و مرد آن خانوادە چهار یا پنج
عدد از این نانها را به قبرستان روستا میبـرد، به تدریج مردان روستا گرد
هم میآیند و نانهای روغنی را که با خود آوردهاند در یک جا جمـعآوری
مـیشـود؛ آنگـاه دلاکی از میان جمع برخواسته و در حالیکه لنگی به صورت
پیشبند بسته است، مقـداری از نـانهـا را در لای پـیشبنـد میریزد و بین
حاضران تقسیم میکند. این کار را چند بار انجام داده تا نانهای جمعآوری
شده تمـام شـود، سـپس افرادی که در این جلسه همگانی حضور یافتهاند در
محوطەهای مسطح یا در ایوان محل امامزاده، دایـرهوار مـینشـینند، در این
لحظه، بزرگ آبادی با صدای بلند میگوید: «فاتحه».
طبق کشی
وی بیان کرد: در کردستان رسم بر این است که هنگام عید خوانچههـایی
بـرای عـروسهای نـامزد شـده و یـا بـه خانـە شـوهر رفتـه فرستاده میشود،
معمولاً سه تا چهار خوانچه فرستاده میشود هر چند گاهی تعداد این
خوانچهها به دوازده هم مـیرسـید.
صادقی اضافە کرد: محتوای خوانچهها عبارتند از طلاجـات خریـداری شـده
توسـط دامـاد، پارچـههای رنگارنگ و زیبا، جوراب، دستمالهای تزئینی، عطر،
انواع غذاها و پلو خورشـتهای متنـوع، شـربت، مـاهی
نوروزی، سمنو، شیرینی، آجیل، انواع میوه مخصوصاً سیب سرخ که نشانی از مهر و محبت اسـت، تخـممرغهای رنـگ
شده است.
وی تاکید کرد: این خوانچهها بر سر طبقکشهـای مخصـوص در بعـد از ظهـر
آخـرین روز سـال بـه خانواده عروس یا نامزد برده میشود کە این هدایا را در
کردستان «نوروزانه» مینامند.
شب عید
این کارشناس مردم شناسی میگوید: تا شب عید، مردم لباسهای نو خود را از
خیاطیها گرفته، خانه تکانی نموده و وسایل آتـش بـازی شـب عیـد را فـراهم
نمودهاند، مردها و پسربچهها از سلمانی برگشتهاند و خانمها حنا به دسـت
گرفتـهانـد، تـدارکات عیـد جملگـی فـراهم شـده و مـردم
کردستان آماده پیشواز از نوروز هستند.
وی ادامە داد: با تاریک شدن هوا، آتشها روشن میشود و صدای انفجار ترقه و کوزی از هر خانه و کوچەای به گوش مـیرسـد.
امیر صادقی در ادامە سخنان خود افزود: در روز عید نیز غذای نهار را که
معمولاً پلو خورشت مـیباشـد را به خانه همسایە عزادار میبرند.
وی گفت: شام شب عید در اکثر نقاط کردستان حلوا میباشد. هم چنان که
ایرانیـان باسـتان شـروع سـال نـو را بـا خـوردن شـکر و عسل شروع میکردند
مردم کردستان نیز با خوردن حلـوا، سـال جدیـد را بـه کـام خـود شـیرین
مـیسـازند.
از جمله دیگر رسمهای شب عید در روستاهای کردستان آویختن شال از روزنه یا لب بامها است.
شال انداختن
صادقی اظهار کرد: در پایان مراسم آتشبازی، کودکان و جوانان روستایی در یک
یا چند دسته به دور هم جمع مـیشـوند، و از هـر دسـته یک نفر، شالی را که
بر لباس کُردی خود دارد، بـاز نمـوده و از لـب بـام یـا «روچـن» یا
"باینجـه، کولانجـه" خانـههـا پـایین میفرستند و با صدای بلند میگفتند
"هه لاوه و مه لاوه، کورتان ببی به زاوا، شتیکمان بو بخه نه ناو تاوا" و یا
میگویند "هەتەری و مەتەری، شتیکمان بو بخهنه بن چهپەری" استفاده نموده و
صاحب خانە با شنیدن این آواهـا مقـداری خرمـا، کشـمش، سـنجد، بـادام،
گـردو و ... را در گوشەای از شال میریزند و انتهای آن را گره میزنند.
آنچه داخل شال گذاشـته مـیشـود "ناوشـالانه" نامیدە میشود.
لازم بــه ذکــر اســت در مراســم فروهشــتن شــال، هدیــه دهنــدگان نبایــد دربارە نــام صــاحبان شــالهــا و مشخصــات
اجراکنندگان این برنامه سوال کنند، یا در شناختن آنان اصـرار ورزنـد. در برخـی از نقـاط اگـر جـوانی کـه دارای نـامزد
است، از روزنه یا لب بام منزل نامزدش، شال فرو آویزد و شناخته شود، خانواده نامزد، پیراهنی به شال وی میبندند.
عید نوروز
وی تصریح کرد: درکردستان، انداختن سفره هفت سین رسم نیست، مگر در برخـی از
شـهرها ماننـد سـنندج و بیجـار، ظـاهراً در ایـران باستان نیز سفره هفت سین
وجود نداشته و بر طبق نوشتههای ابوریحـان بیرونـی در آثـار الباقیـه،
هفـت صـنف از غـلات بوده که بر هفت استوانه میکاشتند و از روی انـدازه
رویـش ایـن غـلات، بـه خـوبی و بـدی زراعـت و حاصـل سـالیانه حدس میزدند.
صادقی عنوان کرد: بەهرحال امروزه در برخی از خانوادهها سفره هفت سین از لزومات نوروز میباشد و همچنان که اشـاره شـد در سـنندج
نمود بیشتری دارد.
وی در ادامە در خصوص رسم و رسومات روز عید گفت: اهالی کردستان اغلب در
روستاها، در این روز به رقص و شادی پرداخته و دست در دست یکدیگر همگام با
سـبز شـدن
طبیعت، سماع میکنند.
بە گفتە این کارشناس، غذای روز عید نیز پلو و خورشـت مـیباشـد. نـوع
خورشـت در هـر خـانوادهای متفاوت بوده و اصراری بر پخت نمودن یک نوع مشخص
از آن نیست.
از جمله رسمهایی که در کردستان هنگام نوروز برگزار میشود «کوسه» و
«میرمیرین»است که در ادامـه بـه هـر کـدام از آنها پرداخته میشود.
کوسه نوروز
وی ادامە داد: (کوسـه گـردی، کوسـه برنشـین) در دو موقـع از سـال
برگـزار میشود، در مناطق مختلـف کردسـتان کوسـه یـا " کوسـه وەوی" گفتە
میشود؛ در مناطقی مانند بیجار و برخی از جاهای دیگر در اواسط زمستان، و در
مناطقی مانند بانه و برخی شهرستانهـای استان در هنگام نوروز برگزار
میشود.
صادقی در خصوص آیین کوسە نوروز گفت: کوسه فردی از اهالی روستاست
(معمولاً شبان روستا) که قیافه و هیئتی غیرعـادی و در عـین حـال مضحک به
خود میدهـد؛ در هنگـام عیـد، کوسـه، لبـاسهای زیـادی را روی هـم پوشـیده و
پـالتوی بلنـدی را روی آن میاندازد؛ شاخهایی از چوب یا داس برای خود
درست کرده، و ریشی از پنبه یا پشم و سبیل درازی از موی بز میسـازد.
صادقی ادامه داد: برای اجرای مراسم، نقش زن کوسه را نیز یکی دیگر از
جوانان روستا بر عهده گرفته که او نیز لباس زنانه کُردی پوشـیده و سرخاب
سفیداب کردە است؛ کوسه و زنش به همراه جمع جوانـان در اخـل روسـتا شـروع
بـه گشـت زنـی مـیکننـد و در حالات جدی و شوخی با هم به مناظره
میپردازند و با نکتهپردازیهای مضـحک و حرکـات خنـده دار موجـب شـادی
خنده مردم میشوند.
وی عنوان کرد: کوسه به هر خانەای که وارد میشود به استقبالش شتافته و
هدایایی به مناسبت نوروز ماننـد انـواع خشکبار و گاهی روغن و کره و تخم مرغ
بە او میدهند.
میرمیرین یا میرنوروزی
این کارشناس مردم شناسی گفت: میرمیرین یکی از رسمهای ویژەایست که از
دیرینه دوران، در میـان کُردهـا رواج داشـته اسـت؛ ایـن رسـم بیشـتر در
زمانی رواج داشت که روستاها به شیوه خان و رعیتی اداره میشد، امروزه این
رسـم متأسـفانه فرامـوش شـده و برگـزار نمیشود.
امیرصادقی خاطرنشان کرد: «میر» که از میان عامه مردم شهر یا روستا
انتخاب میشد، وظایف سنگین و دشواری بر عهده داشته است و مهمتـر از همـه
با شروع حکومتش حق هرگونه خندیدن یا تبسم از وی سلب میشـد و وظیفـه همگـان
ایـن بـود کـه در صـورت مشاهده کمترین خنده یا تبسم از «میر»، وی را از
این مقام خلع کرده، و بـا خشـونت تمـام از مسـند میرنـوروزی پـایین
میکشیدند. میرنوروزی معمولاً از میان افرادی انتخاب میشد که بسیار
خونسرد، شوخ طبـع، نکتـه پـرداز و در عـین حـال جدی و مصمم بود.
دید و بازدید
صادقی یادآور شد: در روستاهای کردستان رسم دید و بازدید به صورت امروزی
رواج نداشته است. محیط کوچـک روسـتا ایـن امکـان را فراهم میآورد تا همه
اهالی همدیگر را در روستا ملاقات نماینـد. مردهـا در جیبشـان خرمـا، نقـل ،
گنـدم برشـته شـده،
گردو و ... میگذاشتند و به هر بچەای که میرسیدند مقداری از آن را به عنوان نوروزانه میدادند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در این مناطق در روزعید اهالی به عید دیدنی
خانودەای مـیروند کـه یکـی از اعضایشـان در سـال گذشـته فـوت کـرده باشد؛
فاتحەای میخوانند سپس همگی به قبرستان روستا میروند.